آموخته های یک دانشجوی روانشناسی

زندگی سالم با داشتن ذهن سالم بدست می آید . . .

نیایش

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۱۶ ب.ظ

سلام . . . امیدوارم روز خوبی رو تا این لحظه سپری کرده باشین wink

امروز میخوام مطلبی رو راجع به نیایش که نوع خاصی از آیین هست رو باهاتون به اشتراک بزارم . . . امیدوارم لذت ببرین و براتون مفید باشه .

 

ماهیت و دامنه نیایش

نیایش آیینی است که هسته دین محسوب می شود . چون تقریبا 90 درصد ساکنان ایالات متحده نیایش می کنند ،معلوم است که نیایش دارای آثار مثبتی است-یا [اگر چنین نبود دست کم ]به لحاظ نظری،به عنوان رفتار ،می بایست خاموش میشد .

  نیایش را با مراقبه وشگرد خاصی که به مراقبه متعالی معروف است مقایسه کرده و میان آنها مبانیتی دیده اند.اگرچه از«نیایش مراقبه ای» سخن گفته و بحث کرده اند ، مراقبه همواره متضمن دین نیست. بررسی های مربوط به مراقبه و نیایش ممکن است به دو پدیده بپردازند که یا شخصا مذهبی اند یا عملا ضد یکدیگرند و فقط یکی از آنها معنای مذهبی یا معنوی دارد.

در ادیان شرقی نظیر بودیسم و هندوئیسم،مراقبه با آنچه «نیایش»خوانده می شود قابل قیاس است ـ بویژه ،با شکل هایی از نیایش که سعی میکنند حس یگانگی با خدا یا خدایان را بپرورند ،و ضمن طلب رستگاری ،روشن نگری،و تجربه عرفانی که اساسا مذهبی است،از حس مشغولیت به خود بکاهند.نیز باید در نظر داشته باشیم که هم نیایش و هم مراقبه با تجربه عرفانی فرق دارند.

تداخل نیایش با مراقبه مساله دیگری پیش می آورد و آن اینست که اکثر مردم گمان می کنند که «هرچه هست همان نیایش است». نیایش امری ساده و واحد نیست. انواع مختلف دارد. از یک دیدگاه فاستر 21 شکل مختلف برای نیایش ذر نظر میگیرد. هر بررسی ای درباره جنبه های زیست شناختی نیایش باید با این پیچیدگی روبه رو شود.چنین تحقیقی تا بحال صورت نگرفته است. 

نقش دعا و نیایش در بهداشت روانی

 

 

اگر تمایل دارید راجع به زیست شناسی نیایش و ارتباط اون با تندرستی بدونید در ادامه مطلب با من همراه باشید . :))

 

زیست شناسی نیایش

 

چون نیایش با آیین همراه است،همبسته های عصب زیست شناختی ممکن است در نیایش هم دخیل باشند. نتایج بررسی های پژوهشی سرکوب عصبی گزینشی را که داکویلی و نیوبرگ بدان قاءل اند تماما تایید نمی کنند. با توجه به این که تی ام ظاهرا امواج مغزی را (چنان که با مغز الکترونگاری ها یا ای ای جی ها ثبت شده است) کند میکند، سورویلو و هابسون مدعی شدند که تی ام شبیه نیایش است.سپس انتظار داشتند که همان تاثیرات کند کننده عصبی را که در تی ام هست در نیایش نیز ببینند. آنها  نتوانستند با استفاده از ای ای جی های نمونه ای نسبتا کوچک فرضیه خود را به اثبات برسانند. لیکن مراقبه یوگا و ذن را با تولید امواج مغزی آلفا،که با احساس سعادت توام است،مربوط دانسته اند.

الکینز،انکر،وسندلر با استفاده ازهمان رویکرد نظری،ولی با نمونه ای بزرگتر،توجه خود را به کاهش تنش در ماهیچه های آزمودنیها معطوف داشتند.آنها فنون آسودگی را با نیایش شفاعتگرانه و متفکرانه مقایسه کردند. لیکن معلوم نیست که این شکل های نیایش راچگونه تعریف کرده اند. اندازه گیری توانمندی های ماهیچه ای ادعاهای ذهنی نیایشگران را به طور عینی تایید نکرد.حالت آسودگی موثرتر از نیایش بنظر میرسید، ولی نیایش گرایش های اندک اما نامعنادار به کاهش تنش نشان میداد.

گرچه غرض از نیایش ممکن است کاهش تنش باشد،هدف نهایی آن نه خود آسودگی بلکه بیشتر نوعی حالت دگرگون نشده هشیاری است که یا اندیشمندانه است یا عارفانه. تا آنجا که نیایش موجب آسودگی است، به نظر بنسون باید به کند شدن تنفس، و بنابراین به کاهش تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن،نیز بینجامد. این الگوی پاسخ آسودگی در تی ام دیده شده است.این آسودگی ،صرف نظر ازینکه چگونه پدید می آید،یکی از واکنش های بدن سالم به شمار می رود.

بنسون و استارک بعدا گزارش می دهند که 80 درصد بیماران آنها نیایش را به عنوان راهی به سوی پاسخ آسودگی برگزیده اند ،و 25 درصد احساس میکردند که نیایش معنویت آنها را افزایش می دهد.

عجیب آن که نشانه های بیماری در این افراد کمتر از کسانی بود که هیچ گونه روشن نگری معنوی را تجربه نکرده بودند.

بنسون صراحتا ابراز میدارد که استفاده از دین چنان که دیده میشود از لحاظ جسمی و روانی سودمند است پشتوانه این نظر پژوهشی است که نشان می دهد ایمان موجب کاهش اضطراب ،فشارخون،افسردگی و مانع استعمال مواد مخدر،الکل و توتون است. این پژوهش و سایر مشاهدات مانند آن بنسون را به این نتیجه رسانده است که تکامل مغز را برای دین«طراحی کرده» است. به عبارت دیگر،عقیده به خدا و دین انسان را یاری داده است تا زنده بماند و وجود خود را از طریق تولیدمثل استمرار بخشد.احتمالا تا حدی به این جهت که عقیده موجب واکنش های سودمند جسمانی نظیر کاهش تنش و افزایش آسودگی بوده است.

 

نیایش و تندرستی

 

همبسته های زیست سناسی نیایش ،که در بالا ذکر شد،نشان می دهند که نیایش در سلامت کسانی که به آن می پردازند عملا موثر است. یکی از راه های پی بردن به این نکته در نظر گرفتن نیایش به عنوان «شگرد تنظیم عاطفه»است.در یک بررسی راجع به بزرگسالان مسن،نیایش ظاهرا نمودهای منفی عاطفی راکه ناشی از فشار بود کاهش داد. فرارو و آلبرشت ـ ینزن،با استفاده از نمونه های ملی و فراگیر،نتیجه گرفتند که«کسانی که نیایش می کنند و فعالانه تر در دین خود شرکت میجویند سالم ترند».

بررسی بیمارانی هم که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته بودند نتیجه مشابهی را نشان داد؛بنا بر ادعای بررسی کنندگان ، کسانی که نیایش میکردند پس از عمل از سلامت  عاطفی بیشتری برخوردار بودند. گرچه تاثیرات و همبستگی های مثبتی میان نیایش وسلامت جسمانی دیده می شود،کسانی که درباره این ادبیات به وارسی های گسترده پرداخته اند درنتیجه گیری های خود محتاط ترند. از نظر آنها، در طراحی ،تحلیل و تفسیر این پژوهش ها اشکالات مختلفی وجود دارد.

نیایش ظاهرا مفید است ،اما دلایل این امر چندان روشن نیست،باز هم لازم است که شور و هیجان خود را در این مورد مهار کنیم.

 

منبع : کتاب روانشناسی دین براساس رویکرد تجربی نوشته برنارد اسپیلکا

 

 

 

 

 

  • حانیه فخری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی